محل تبلیغات شما



سال 93 آرمین 26 ساله که به تازگی درسش تمام شده بود و در یک شرکت کار می کرد تصمیم به ازدواج گرفت و خانواده اش نیز وقتی دیدند پسرشان قصد ازدواج دارد به چند مراسم خواستگاری رفتند تا این که در پنجمین خواستگاری دختر جوان به دل خانواده آرمین نشست و قرار شد در مراسم بعدی پسر خانواده نیز حضور داشته باشد.

 

روز خواستگاری آرمین با یک دسته گل بزرگ همراه خانواده اش به خانه دختر جوان رفت که پروانه نام داشت و پس از صحبت های ابتدایی تصمیم بر آن شد تا آرمین و پروانه که نظرشان درباره یکدیگر مثبت بود، درباره آینده و زندگی شان صحبت کردند.

در سومین جلسه مراسم خواستگاری درباره مهریه، مراسم عقد و عروسی صحبت و پس از تصمیمات نهایی و رضایت خانواده زوج جوان جشن عروسی برگزار شد.

یک سال بعد

زندگی روزمره زوج جوان ادامه داشت و پروانه بعضی اوقات به خاطر دیر آمدن های شوهرش بهانه می گرفت اما موضوع مهمی برای آرمین نبود و دلیل این بهانه گیری ها را علاقه و حساسیت همسرش می دانست و با این موضوع مشکلی نداشت.

مدتی گذشت و یک روز پروانه با جواب آزمایشی که در دست داشت به آرمین گفت که قرار است به زودی پدر شود و این بهترین خبر برای آرمین بود.

هر چه به ماه های آخر زایمان نزدیک تر می شدند، بهانه گیری های پروانه بیشتر می شد، پروانه حتی به بوی عطر شوهرش که تغییر کرده بود گیر می داد اما آرمین حرفی نمی زد.

فرزند این زوج به دنیا آمد و آرمین یک هفته در کنار همسر و فرزندش بود تا وضعیت آن ها بهتر شود و بعد از آن مثل قبل به محل کارش می رفت اما مدتی بود که زمان بیشتری را در محل کارش می ماند و وقتی شب به خانه می رفت سرگرم بازی با پسربچه اش می شد.

پروانه درباره رفتارهای شوهرش سوال می کرد و آرمین با خونسردی می گفت برای این که هزینه زندگی بیشتر شده، باید بیشتر در محل کار بماند تا بتواند از پس مخارج خانه و بچه برآید.

چهارمین سال زندگی

زندگی آن ها ادامه داشت اما بهانه گیری های پروانه بیشتر شده بود به حدی که مرد جوان دیگر خسته شده بود و موضوع عجیبی که در زندگی اش پیش آمده بود حساسیت پروانه روی شوهرش در زمان صحبت با دخترهای فامیل بود.

آرمین جوان شیک پوشی بود و پروانه که در این روزها فکر می کرد شوهرش به او خیانت می کند، به همه رفتارهای همسرش مشکوک شده بود تا جایی که آرمین از فشارها و حرف های همسرش به تنگ آمد و تصمیم گرفت برای حل این مسئله خانواده های دو طرف ماجرا جلسه ای بگذارند تا پروانه دست از این بهانه گیری ها و بحث و جدل ها بردارد.

خانواده ها دور هم جمع شدند و آرمین درابتدا گفت: من همسر و فرزندم را دوست دارم و در این سال ها حتی یک بار هم به فکر خیانت به همسرم نیفتادم، اگر بیشتر در محل کارم می مانم به این دلیل است که به پول اضافه کاری شرکت نیاز دارم تا هزینه های زندگی را تامین کنم.

وی ادامه داد: اگر قصد خیانت هم داشته باشم باتوجه به درآمدی که دارم هیچ وقت نمی توانم به آن فکر کنم و مهم تر از همه این که من به زن و فرزندم متعهد هستم و تمام تلاشم را می کنم که برایشان در زندگی کم نگذارم اما پروانه به من اعتماد ندارد.

پروانه هم در حالی که اشک درچشمانش حلقه زده بود ادعا کرد من نیز زندگی ام را دوست دارم و اگر به رفتارهای همسرم شک دارم به این دلیل است که بعضی اوقات رفتارهای جدیدی می کند و من از ترس اینکه شوهرم را از دست بدهم حساس هستم و نمی خواهم او به من و فرزندش خیانت کند.

حرف ها گفته شد و تصمیم بر آن شد تا پروانه کمتر بهانه گیری کند و زندگی شان را بدون هیچ بحث و جدلی ادامه دهند.

ردیابی شوهر

اما چندی قبل آرمین با چهره ای آشفته و عصبانی به خانه پدر و مادرش رفت و وقتی وارد خانه شد با لحنی ناراحت ادعا کرد که دیگر حاضر به زندگی در کنار پروانه نیست.

آرمین به خانواده اش گفت: در این سال ها با همه بدرفتاری ها و اتهاماتی که همسرم به من می زد کنار آمدم و سعی کردم زندگی آرام و خوبی داشته باشم اما صبح امروز که گیر خودرویم خراب شده بود به مغازه یکی از دوستانم رفتم و وقتی در حال تعمیر گیر بود، داخل خودرویم یک جی پی اس که مجهز به شنود است پیدا کرد و تازه فهمیدم پروانه این دستگاه را داخل خودرویم نصب کرده است.

پدر و مادر آرمین که با شنیدن این حرف شوکه شده بودند به خانه پسرشان رفتند و درباره نصب دستگاه در خودروی پسرشان از پروانه سوال کردند که عروس خانواده وقتی فهمید راز ردیابی همسرش فاش شده گفت: من به شوهرم شک دارم و برای این که بتوانم مچش را بگیرم دست به این کار زدم.

وی ادامه داد: وقتی در جمع ن و دختران فامیل می نشستم همه درباره آرمین صحبت می کردند که مرد شیک پوشی است و به من به خاطر رفتارهایی که با من دارد حسادت می کردند به همین دلیل می ترسیدم شوهرم به من خیانت کند و او را زیر نظر داشتم.

در دادگاه خانواده

آرمین که دیگر از رفتارهای همسرش خسته شده بود به دادگاه خانواده ونک تهران رفت و درخواست طلاق به دلیل شکاک بودن همسرش را ارائه کرد.

پروانه وقتی با برگه احضاریه دادگاه خانواده روبه رو شد، از قاضی دادگاه خواست به او فرصت دهند و گفت که من همسرم را عاشقانه دوست دارم اما به او شک دارم.

بنا به این گزارش، قاضی در پایان این جلسه خواست زوج جوان برای ادامه زندگی به مشاوران خانواده مراجعه کنند تا این مسئله حل شود و آن ها به زندگی شان ادامه دهند


 


ختنه سوران تركيبي است از دو كلمه ختنه و سوران به معني جشني كه براي سنت ختنه كردن بر پا مي شود.
ترکیب کلمة حتنه سوران» و به زبان محلی ختنه سوران یا » خود حاکی از آن است که ختنة کودک همیشه با جشن و سور و سرور همراه بوده است کسی که  در سنین پیری صاحب پسری می شوند، به خاطر اینکه شاید در عروسی فرزند شان زنده نباشد ، در ختنه سوران به اصطلاح عروسی می گیرند ,یعنی آن را با تفصیل یک عروسی برگزار می کنند، در جشهنای ختنه سوران نوازنده خبر می کنند و شام و ناهار می دهند و کسانی که به دیدن بچه می آیند معمولا" هدیه ای هم می آورند. گاهی برای بچه دوران هم می زنند یعنی پول جمع می کنند. تا قبل از گسترش شبکة راهها و توسعة در مانگاهها و بیمارستانها، کار ها ی درمانی و طبابت و از جمله ختنه کردن، در روستا ها و شهر های کوچک با سلمانیها بود. هنوز هم در دهکده ها و آبادیهائی که ارتباط کمتری با شهر دارند سلمانیها این وظیفه سنتی را بر عهده دارند. سلمانی بچه را در خانه ختنه می کند و اگر بخواهند بیش از یک بچه را همزمان در یک خانه ختنه کنند باید تعداد بچه ها فرد باشد. مثلا" بچه را در پنج یا هفت سالگی ختنه می کردند. بچه ها را همان روز جشن، ختنه می کردند. دلاک» (کسی که در قدیم بچه ها را ختنه می کرد) را دعوت می کردند و تختی می گذاشتند بین جمعیت و پسر بچه را می خواباندند و در حضور دیگران ختنه می کردند. بعضی وقت ها حتی بچه ها را بی حس هم نمی کردند و با چاقو، تیغ، کارد و حتی شیشه آن ها را ختنه می کردند. بچه ها هم مجبور بودند ترس زیادی را تحمل می کردند.
اما حالا ماجرا فرق کرده است و داماد کوچولو را دیگر روز جشن و در مراسم ختنه نمی کنند. او را بعد از جشن و یا قبل از جشن حتی در زمان نوزادی، در درمانگاه ها و پیش یک پزشک ختنه می کنند و فقط برای او مراسم برپا می کنند.همچنین گفتنی است که سابقا" پوست بریده شده را به حیاط مکتب خانه و مدرسه می انداختند تا بچه به درس و مشق و مدرسه علاقمند شود. اکنون در شهرها و حتی بسیاری از روستا های ایران کودک را در نخستین روزها ی تولد ختنه می کنند و جشن و سروری به این مناسبت بر گزار نمی شود. ولی در روستای گلشن هر چند سال این رسم ختنه سوران در خانواده خواصی بر گذار مشود .

 

 


 

خبرگزاري فارس: چاهي در شهر نمين سه برادر را كه براي نجات يكديگر به داخل آن رفته بودند در كام خود فرو برد.

به گزارش خبرگزاري فارس از اردبيل، اين سه برادر فداكار از خانواده محبي و ساكن روستاي ميرزانق بخش عنبران نمين كه بعد از ظهر ديروز قصد كشيدن آب از چاهي با عمق قريب به 30 متر واقع در حياط منزلشان را با استفاده از موتور آب داشتند جان خود را از دست دادند.
برپايه اين گزارش ابتدا يكي از برادران براي تنظيم جايگاه موتور در داخل چاه و نزديك آب‌راهي داخل چاه شده و در عمق اين چاه سقوط كرد.
پس از آن برادر دوم و سپس برادر سوم نيز هر كدام براي نجات همديگر يكي پس از ديگري وارد چاه شده و در آن گير كردند و بر اثر گاز موجود در چاه و دود ناشي از سوخت موتور دچار خفگي شده و به صورت همزمان جانشان را از دست دادند.
پس از اين سه برادر جوان، داماد خانواده نيز تا نيمه‌هاي چاه فرو مي‌رود كه با خبردار شدن همسايه‌ها از چاه بيرون آورده شده و به بيمارستان امام خميني نمين انتقال مي‌يابد و حياتي دوباره مي‌گيرد.
سقوط نخستين برادر در چاه در ساعت 13:30 ظهر اتفاق مي‌افتد كه بلافاصله به آتش‌نشاني شهرستان نمين گزارش داده شده و آتش‌نشاني نمين نيز در محل حادثه حضور يافته اما به دليل نبود امكانات كافي و تجهيزات مورد نياز در شهرستان براي نجات گرفتارشدگان در چاه تلاش‌هاي اهالي و واحد آتش‌نشاني نمين كارساز نشده و بي‌نتيجه مي‌ماند.
به دنبال اين اتفاق با فراخوان واحد آتش‌نشاني مركز استان عمليات بيرون آوردن اجساد و گرفتارشدگان با حضور ماموران آتش‌نشاني اردبيل آغاز شده و آنها با استفاده از دستگاه‌ها و تجهيزات نجات و غواصان خود بعد از 5/2 ساعت تلاش و عمليات نجات موفق به خارج كردن اجساد مي‌شوند.
اجساد براي تشخيص علت مرگ به پزشكي قانوني ارسال شده‌اند.


عوامل مختلفي در مهاجرت روستاييان به شهر مؤثرند كه مي شود با برنامه ريزي دقيق آنها را كاهش داد اما در حال حاضر و با رويه ي كنوني در حال افزايش است. از جمله اين عوامل كه سير مهاجرت روستائيان را دوباره به جريان انداخته است مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1 - اشتغال

اهالي روستاي ما كشاورزي پر رونقي ندارند و معمولا كشاورزي و دامداري توامان انجام مي دهند اما كمتر از سي درصد ساكنين روستا از اين طريق امرار معاش مي كنند .مابقي اهالي سواي آن دسته كه در روستا به كارهاي خدماتي مشغولند ؛ كارگري و عموما كار در هتلها و رستورانهاي شهرهاي بزرگ را برگزيده اند و معمولا در محل كارشان بدور از خانواده به سر مي برند . اين دوری از خانواده كه به خاطر شغل اشان پیش می آید، دليل اول مهاجرت آنهاست.

2 - سوخت

نبود گاز در روستا يكي ديگر از عوامل مهاجرت اهالي روستا است.مخصوصا حمل و نقل نفت در كوچه هاي ناهموار روستا هر كسي را از زندگي در روستا خسته مي كند.

3 - معابر

راههاي روستا ناهموار و خاكي اند . در فصول خشك به علت بادخيز بودن منطقه از گرد و خاك در عذابيم و در فصول تر سال گل و لاي باعث مشكل در عبور و مرور مي شود

4 - امنيت

امنیت روستا بد نیست .

5 - آموزش

برخي از اهالي كه مهاجرت مي كنند براي برخورداري فرزندانشان از تحصيل در مدارس شهر مهاجرت مي كنند زيرا كيفيت آموزش در روستا با شهر كاملا متفاوت است.

6 - فرهنگ عمومي

در ميان شهرنشينان برخورد مناسبي با اهالي روستا نمي شود مخصوصا در ادارات. هم با نگاه و هم با برخوردهايي كه در تعاملات روزمره و عادي پيش مي آيد.

مخصوصا اينكه روستاييان از اولين حقوق حاكميت بر مديريت جامعه روستايي خود نيز منع مي شوند!! و اجازه انتخاب مدير بر روستا را از آنها سلب مي كنند.

7 - ساير امكانات رفاهي

آب شرب بهداشتي و كافي ، درمانگاه، شبكه فاضلاب، كتابخانه مناسب و مجهز، اينترنت پر سرعت و. نيز از ساير عوامل مهاجرت در روستا هستند كه در نبود اين شرايط نمي توان كسي را به ماندند در روستا راغب كرد . اين شرايط باعث شده كه روستايي مهاجرت كند

 

اما چند روز پیش که در روستا بودم  با چند تا از جوانها در مورد علت مهاجرت خودمان از روستا را بحث کردیم و دلایل زیادی داشتیم و بعضی شان هم نظرشان این بود که اگر جوانان روستا با هم باشند شاید بتونند در خود روستا برای خودمان کار ایجاد کنیم مثلاً به جای کاشت گندم در زمینهای روستا نهال کاری کنیم  و کل زمینهای روستای گلشن را تبدیل به باغات میوه کنیم. ولی به نظر من  این کارهم فایده ای ندارد اولاً بودجه و زمان زیادی می خواد . که این کار غیر محال است دوم اینکه روستای گلشن در منطقه ای واقع است که امکان رشد درختان میوه با حجم زیاد در آن کم است بادهای نسبتاً شدیدی که معمولاً بعد از ظهر ها از طرف آذر بایجان و دریای خزر می وزد این امکان درختان تناور میوه محصول بالایی داشته باشد می گیرد . همچنین کوهستانی بودن منطقه روستا باعث  می شود که اکثر روزهای سال هوا سرد و یا خنک است و در این دما تنها گونه هایی از درختان امکان رشد دارند که با این شرایط سازگار باشد  با این اوصاف از لحاظ میزان رطوبت منطقه­ای نیمه­خشک محسوب می­شود و جای تعجّب نیست که با وجود سرما، باد زیاد و کم­آبی بگوییم باغات میوه­ی بزرگی در روستا وجود ندارد. امّا حیاط منزل هر خانه­ای مانند باغی بزرگ به نظر می­رسد و در هر یک چندین درخت میوه­ی مثمر و درختان غیرمثمر دیده می­شود. از جمله درختانی که در روستای گلشن در باغ­های کوچک و بزرگ منازل وجود دارد درختان میوه­ی سیب، گلابی، آلوچه، زردآلو، گردو ، آلبالو و . و دیگر درختان غیرمثمر مانند انواع بید همچنین بوته­های گل سرخ و گونه­های مختلف آن که به زیبایی منازل روستایی می­افزاید. محصولات باغی روستا معمولاً به مصرف خود اهالی هم نمی رسه و امکان فروش به دلیل کم­بودن محصول را ندارد. در مقابل هر کس در حیاط خود، بخشی را به سبزی­کاری اختصاص داده است. و در حد مصارف خودشان و تنها در چند ماه از سال قابل برداشت است. شاید هم یکی از دلایلی که چنین امری یعنی تولید انبوه صیفی­جات رونق نگرفته این باشد که بازاری برای چنین محصولاتی در روستا وجود ندارد اما طبیعت­دوستی اهالی از آنجا معلوم است که در یک فضای کوچکی مثل حیاط منزل چندین گونه درخت را در کنار هم می­کارند و نگهداری می­کنند و کاری می­کنند که هیچ­جای حیاط بدون استفاده نماند و از شادابی طبیعت درختان در حیاط خودشان کمال استفاده را می­کنند.


جشنواره گل های بابونه و بازشناسی استعدادهای شهرستان نمین روز جمعه ۲۳ خرداد سال ۹۳ همزمان با ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود در محل فندقلو و داخل سایت شهرداری نمین  برگزار می گردد.

جشنواره گل های بابونه نمین به منظور شناساندن استعدادهای گردشگری منطقه در فصل رویش گلهای زیبای بابونه می باشد.بابونه در منطقه ای به وسعت بیست هکتار از جنگلهای  فندقلو میروید و زیبایی این بهشت خداوندی در این قطعه از زمین را دوچندان می نماید.

به گزارش سلام نمین٬ این جشنواره با اجرای برنامه های متنوع و شادی همراه خواهد بود. و با برپایی غرفه های متعدد نسبت به معرفی  صنایع دستی منطقه از جمله گلیم که شهرت جهانی دارد و همچنین جشنواره غذاهای محلی و مسابقات ورزشی و برپایی نمایشگاه های عرضه کتاب،گیاهای دارویی منطقه و… ادامه خواهد یافت. 

بابونه گیاهی است یک ساله ، معطر و به ارتفاع ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر که به صورت خودرو در مزارع ، دشت ها ، باغ ها و بیشتر در منطقه جنگلی فندقلو نمین می روید.

گل بابونه در عطاری ها ، طب سنتی ، داروسازی صنعتی و تولید مواد بهداشتی کاربرد فراوان دارد.

عرصه جنگلی فندقلو بخشی از جنگل های شرق استان اردبیل به شمار می رود که دنباله جنگل های نیمه گرمسیری استان گیلان است.

این جنگل یکی از مناطق مهم گردشگری جنگلی است که در ۱۰ کیلومتری شهر نمین و ۳۰کیلومتری شهر اردبیل قرار گرفته است.

مساحت منطقه فندقلو حدود ۱۶ هزار هکتار است که بیش از چهار هزار هکتار آن تحت پوشش عرصه های جنگلی قرار دارد و بقیه را مراتع تشکیل می دهد.

در مجموع ۱۹ گونه جنگلی متعلق به ۸ تیره و ۱۷ جـنس در ایـن منطقه شناسایی شده اند که از بیـن انواع شناسایـی شده گونه های نادری نظیر فندق ، ممرز ، راش ، بلوط ، بلند مازو و بیدمشک وجود دارد که به ارزش منطقه می افزاید.

جنگل فندقلو به دلیل نزدیکی به شهر نمین و برخورداری از رطوبت منطقه و دسترسی آسان از جاده بین شهری اردبیل ـ آستارا همواره به عنوان یک گردشگاه در استان اردبیل مورد توجه بوده است.

این منطقه به خاطر داشتن جاذبه های منحصر به فرد جنگلی ، مرتعی و گردنه زیبای حیران با جذابیت های طبیعی متنوع قابلیتی بسیار ممتاز برای توسعه در صنعت اکوتوریسم دارد.


 

 

مرا بدو وطلع خلقش

رجو عم دهد بر ذکرش

یافتم خود را قبال ربم

بدیدم عاجزم و در بندم

حیرانم چه گویم دیگر از وصفش

همی ساعت شمارم لحظه عمر م

من در قلب ولسان و بر برگ و قلم یا نیشکر

گریه دارم چون مرکب برورق

نی مرا فرق چه در جمع و خلاء

می نازم هردم بر آن رب فلق

جار من جز دعوت بر زهد و طهور یا قرب بر رب

نی بود ای با خرد

در بیاب خویش را که هستی و چه بارها بسته ایی

و ازکی و بهر چه و قصدت کجاست

آگهی کن که جزء زهد و طهورو حجت و صدوق

حاصل نیاید نام نیک

و اندر این دین و دون از آدمیزاد تا قیامت

باقی و قدمت نداشت جزء نام نیک

پس بیاب پرونده را وزبین ببر هرا دعا

مردم آزاری مکن چون شیوه ایست از انبیا

زحرفی که تو را سودی نبود بهرچه گویی

زعقلی که تو را آگه نشد بهرچه گرد.

زجمعی که تو را خیری نشد بهر چه جمع

زنخلی که تو را سایه نشد وی را چه نخل

زشمعی که تو را نورانی نشد دور او بهر چه گرد.

گفت و گو و خورونوش اندازه به

و زطمع و حرص و جوش بر دل منه

از جوی گل آلوده و از دودو از شهو و شراب

همچون بپر پاکیزه شو

مکرو حیله نرد بانت نی شود بر او جها جزء قفس

پس پیش مردم صاف و صادق باش با عقل و پاک

تو از این درگاه حق غافل مشو فالی بزن

بر عالم داینال و بر حافظ چو آن شیرین سخن                  

  سید رضا پناهی گلشن                           


 

اردبیل- ایرنا - نماینده مردم اردبیل ، نیر ، نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی از اختصاص هفت میلیارد و 200 میلیون ریال برای رفع محرومیت از روستاهای بخش عنبران نمین خبر داد.

 

مصطفی افضلی فرد روز جمعه در بازدید از سد عنبران افزود: این اعتبار برای اجرای طرح هادی ، آبرسانی و رفع محرومیت از روستاهای عنبران علیا ، جید ، کلش ، میناباد و میرزانق از توابع بخش عنبران هزینه خواهد شد.

وی پس از بازدید از وضعیت پروژه های در حال اجرای روستاهای عنبران علیا ، کلش ، جید ، میناباد و میرزانق در بخش عنبران با حضور در مسجد جامع این شهر با اهالی منطقه دیدار و از نزدیک مشکلات آنها را بررسی کرد.

وی در این دیدار منطقه محروم و مرزی عنبران را نیازمند توجه بیش از پیش دانست و نسبت به پیگیری امورات و رفع مشکلات این بخش به ویژه در بخش آبرسانی و مسائل بهداشتی و درمانی به اهالی قول داد.

وی همچنین به برنامه ریزی برای تشکیل جلسه با دکتر نوبخت معاون برنامه ریزی و راهبردی رییس جمهوری در هفته آینده برای بررسی مسائل و مشکلات استان اشاره کرد و افزود: تخصیص کامل اعتبار یک هزار میلیارد ریالی مورد نیاز برای خرید اراضی و رفع معارضین سد عنبران و اخذ اعتبار اولیه 15 میلیارد ریالی برای خرید لوله های مورد نیاز خط انتقال آب از نمین به عنبران را در این جلسه مطرح و نهایی خواهیم کرد.

به گزارش ایرنا ، فرماندار نمین هم در این بازدید نسبت به کمک به رفع موانع و معارضین اجرای سد عنبران قول داد.

علی جهانگیری رییس اداره بنیاد مسکن نمین هم گفت: امسال دو میلیارد ریال اعتبار برای احیای بافت با ارزش روستای عنبران علیا تخصیص یافته است.

وی افزود: برای اجرای 770 متر مربع سنگ فرش معابر و 460 متر طول دیوار حائل رودخانه در داخل این روستا در سال گذشته و امسال بیش از دو میلیارد و 125 میلیون ریال هزینه شده است.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

منزل اجاره ای مشهد مقدس ما2تا